نیمه تحکیم شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستانداز مشترک
دیوار جداگر، دیوار مشترک
پاسکال
قانون پاسکال
مثلث پاسکال
عبور، گذرگاه، گردنه
انرژی گذر
تابلوی سبقت با احتیاط آزاد
تیمچه، راهرو، عبور، گذرگاه حق
مسافر
خودروی سواری
جابجایی مسافر
هواپیمای مسافربر، هواپیمای مسافربری
ترن مسافربر، ترن مسافری، قطار مسافربر، قطار مسافری
توقف خدماتی