برونزد، برونزدن، بیرونزدگی، پوزه، رخنمودن، رخنمون، روآمدگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محیط روباز
هوای بیرون
زندگی در هوای آزاد
دهانه بازشوی خارجی
در هوای آزاد
کنج بنا
اتصال خارجی، اتصال یا پیوند خارجی، پیوند برونی، پیوند خارجی
جریان حاشیهای
نشانه خارجی
جاده کمربندی برونی، جاده کمربندی خارجی
دیوار خارجی
تخلیه گاه، دهانه، دهانه خروجی
مجرای تخلیه
تجهیزات حفاری
جریان خروجی، دبی خروجی