ریشه در جایی داشتن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آرایه، زینت، نقش زینتی، تزئین
سطح تزئینی
تزئین، تزئینات
حرکات کوهزایی
باران کوهزاد، بارش کوهستانی، بارندگی کوهستانی، کوه بارش
ارتوکلاز
راستگوشه، قائم، عمود بر هم، عمود، راست گوشه، قایم، متعامد
ماتریس متعامد
شبکه آرماتورهای عمود بر هم، شبکه آرماتورهای متعامد
شبکه آرماتور متعامد
تصویر قایم
مسیرهای عمودی
عمود بودن نسبت به هم
نقشه حاصل از عکسهای قایم
موزاییک عکسهای قایم