تخته تراشه جهتدار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازشدگی، دریچه، دهانه، روزنه، سوراخ
قطر روزنه
ابتدا، خاستگاه، مبدا
ابتدا و انتهای سفر، مبدا و مقصد سفر
مطالعات مبدا و مقصد
سطح مقطع اولیه
زمین بکر، زمین بکر یا طبیعی، زمین طبیعی
تراز زمین طبیعی
نقشه اصلی، نقشه مادر
طرح اولیه
خاک بکر
سرعت اولیه
سازه اصلی