راه فرعی، راه روستایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آب شهر
تابلوی پارکینگ عمومی
شهردار، شهرداری
شهرسازی
وادار
نقاشی دیواری، نقش دیواری، نقش دیواری ، نقش یا نقاشی دیواری
دیوار نگاره نقاشی دیواری
خمیر
قارچی
سقف قارچی
سنگ قارچی
باتلاق خزه دار، خاک آلی
از دوسر، متقابلا، به طور مشترک، دوبه دو، متقابلا
دو به دو عمود بر هم
میلونیت