خندق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیار، دوره گرد، متحرک
بار متحرک
پایانه ناقل
جرثقیل متحرک
ماشینآلات معدنی متحرک
مدل با بستر متحرک، مدل بیثبات
مخلوط کن با پیمانه سنج متحرک
توقفگاه ویژه خانه متحرک، محل توقف خانه متحرک
تحرک، جابجایی، قابلیت تحرک، قابلیت نقل مکان
وسیله گزینی
ماتریس مدال
حالت، مد، نما
سبک خرابی، سبک گسیختگی، طرز خرابی، طرز گسیختگی
شکل ارتعاش، مدار ارتعاش