همسان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آرماتوربندی ایزوتروپ
دال ایزوتروپ
تانسور ایزوتروپیک
ردیاب ایزوتروپیک
یکنواختی
همسانگردی، همسانی، همگنی
همسانی
همنمای سرعت
صادر کردن
برزخ، تنگه باریک
عنصر، فقره
آزمون و خطا، تکرار
روش تکرار محاسبات
روش تکراری
دستورالعمل تکراری