شدید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگ تند، پرمایه
سختى، شدت، شدت، شدت تاثیر کاربری
ضریب شدت
معیار شدت
شدت جرم ارتجاعی
شدت جرم فرضی
شدت بار
شدت صوت
محدوده شدت، منطقه شدت
منحنی شدت-مدت
بین برشی، بین وصلهای
تبدیل ورودی
جابجایی نسبی بین طبقهای
مدل واکنشی
اثر متقابل، اثرات متقابل، اندرکنش، برهم کنش، برهمکنش، عمل فی ما بین، عمل متقابل، میانکنش