آبگیری زیرزمینی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدخل آبگیر
ساختمان آبگیر
برج آبگیر
چاه تزریق
نامحسوس
بخش مهم، جداییناپذیر
جمع کردن، یکپارچه شدن، یگانستن
یکپارچه، یکپارچه، یگانسته
یکپارچگی
تجمیع
نقطه یکپارچگی
نقاط انتگرال
انتقال، درک
سیستم مدیریت هوشمند ساختمان
قصد داشتن