خط اثر، خط تاثیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درون تراوایی، درون نشتی، نشت درونی
رودخانه آبده، زهرسان رود
آب درونی
بخش غیر رسمی
اطلاعات
میدان اطلاعاتی
فن آوری اطلاعات
مادون قرمز
تششع مادون قرمز
زیرصوت
امکانات زیر بنایی، زیر بنا، زیر ساخت، زیر سازه
ترکیبهای غیروافر
جذب
شمش
آهن شمس