روشنایی غیر مستقیم، پرتوافشانی غیر مستقیم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بارغیر مستقیم
بارگذاری غیر مستقیم
سیستم غیرمستقیم پاششی باز
سیستم تبرید غیرمستقیم
تکیهگاه بیواسطه، تکیهگاه غیر مستقیم
سیستم غیرمستقیم بسته مربوط به هوا
اتصال غیرمستقیم فاضلاب
جداگانه، شخص
پی تکی، تک شالوده، شالوده منفرد
خانه تک واحدی
دفع فاضلاب به طور خصوصی
ماتریس سختی منفرد
هواکش جداگانه
لوله کشی آب خصوصی
اندرونی، داخلی، درونی، اندرونی