فرابوم، فرارفته بوم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیلنگ، غلاف، لوله، لوله خرطومی، لوله لاستیکی
شیر شلنگی
لولهها
سنگ میزبان
نقاط سرد و گرم
آغشته گرم
آسفالت گرم
روکش آسفالتی گرم
گرم نورد شده، گرم نوردیده
صفحات نقش دار گرم نورد شده
شکنندگی حاصل از گرما، شکنندگی در گرما
آبگرم
انشعاب گیری از لوله گازدار
جوشکاری اتصال نهایی
آب گرم