ارائه کردن، تجهیز کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اثاثیه، لوازم منزل (مبلمان)
اسباب منزل، مبلمان
مبل، مبلمان، وسایل منزل
اضافی
فیوز
کلید فیوز جدا کننده
کلید فیوز قطع بار
کلید فیوز جدا کننده و قطع بار
ذوب شدن
پارامتر ذوب
جوشکاری ذوبی
گابرو
توری پر از سنگ، سبد سنگ، گابیون