جداگر قابدار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سازه قاببندی شده، سازه قابی
استخوانبندی، تیر پایه، تیر ریزی، چارچوب، داربست، قاب، قاببندی
استخوانبندی، چهاردیواری
طرح کالبدی
قاببندی
پلان قاببندی
سیستم قابدار
پولک یخ
پوری یخ، نویخ
عامل آزاد
انفجار در هوای آزاد
سفره آزاد
لنگر خمشی آزاد
بدنه آزادی، پیکر آزاد، ترسیمه آزاد، ترسیمه جسم آزاد، جسم آزاد، دیاگرام آزاد، نمودار ایستایی، نمودار پیکر آزاد
نمودار ایستایی