سطح ماهیچه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوش گوشه، جوش ماهیچهای، جوش نواری
آب اندازی، بطانه، پر کردن، پرسازی، خاکریزی
پر کردن با بتن
جایگاه بنزینگیری، جایگاه سوختگیری
غشای نازک، فیلم، قشر نازک، لایه نازک، لعاب نازک
تولید غشا
مولد غشا
ورق
پالایه، پالودن، صافی، صافیدن، فیلتر
فرش صافی
لایه صافی
لایه پالایش، لایه صافی
صافی شنی
چاه زهکش، چاه صافی
صاف کردن، صافی گذراندن، فیلتراسیون