باتلاق، توربزار، خلنگزار، لجنزار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حصار، نرده
حصارکشی، نرده، نرده کشی
حایل، سپر، سد، گلگیر
جدول محافظ
شمع حفاظی، شمع ضربهگیر
پنجرهبندی
سیمان فراری
سیم سیمان، ملات با تور سیمی
پوشش فروسیمان / سیم سیمان
بتن مسلح
فروفسفر
سنگدانه فروفسفری
آهنی
حاصلخیز، فراوان