سال آورد ته نشست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متوسط سالیانه ترافیک روزانۀ
روز- درجه سرمایی سالانه
روز- درجه گرمایی سالانه
بده سالانه
سیل سالانه، سیلاب سالانه
رشد سالیانه
سریهای ماکسیمم سالانه
سریهای مینیمم سالانه
ریزش سالانه
بارش سالانه
ذخیره سالانه، مخزن سالانه
تغییر سالانه
سالانه
حلقوی، حلقهای