انفجار، ریزش، زیرزمین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماده قابل انفجار، ماده منفجره
بارگذاری انفجاری
تابع نمایی
نمایاندن
نمایان
روکار
بتن با دانه نمایان، بتن با سنگدانه نمایان
دانه نمایان
بتن با دانههای نمایان
بتن نما، بتن نمایان
سطح با دانههای نمایان، نمای شکسته
بیرون زدگی، تصادفپذیری
شرایط در معرض قرارگرفتن، شرایط رویارویی، شرایط محیطی
شرایط رویاروئی، شرایط محیطی، شرایط در معرض قرار گرفتن
میزان تصادفپذیری