پوشش، محفظه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محفظه (ترانسفورماتور)
دیواربر
مواجه شدن
تشویق کردن
تخریب، تداخل، دستاندازی
مهار انتهایی
شمع اتکائی، شمع نوک تیز
قطعه انتهایی
درپوش انتهایی و مخروطی
شرط سرحدی
تنگ شدگی انتهایی، فشردگی زیرین
دیافراگم انتهایی
فاصله انتهایی
گیرداری سر
همپوشانی انتهایی