ارتفاع رانش، بار رانش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلاهک محافظ
صورت عملیات شمعکوبی
تاب کوبش، مقاومت کوبش
آزمایش رانندگی، آزمون رانندگی
ریزه باران، نرمه باران
آبشار، آبشکن، پله، شیبشکن، قطره
جعبه پلهای
صندوقه فروشده
ناوه سقوطی، لوله قائم
چکش سقوط آزاد، چکش سقوطی، شمعکوب
کاهش دما
دریچه ریزش، دهانه شیبشکن
دهانه ریزش
عدد شیبشکن
پهنه، کتیبه سرستون