بار گسترده، بار یکنواخت، گسترده بار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لنگر توزیع شده
سیستم گسترده
پخش، توزیع، توزیع، پخش، گسترش
توزیع، پخش
جعبه انشعاب، جعبه پخش
منحنی پخش، منحنی توزیع، منحنی گسترش
ضریب پخش، ضریب توزیع
تابع توزیع
نمودار پخش، نمودار توزیع
مخزن توزیع
میلگرد تقسیم
مقسم
راه توزیع کننده
بخش، حوزه، منطقه، ناحیه
راه منطقهای