انحرافی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کرنش انحرافی
تنش انحرافی
تانسور تنش انحرافی
فزاره
تصمیم گرفتن
ابداع، اختراع کردن
ژاله، شبنم
نقطه شبنم
افتادن تراز آب، آبزدائی، آبکشی، بی آب کردن، خشکسازی، خشکسازی، زهکشی
زدودن آب
ضریب زهکشی
میزان زهکشی
دیاباز
دیاژنز، میانزایی
اریبی، خط مورب، قطر، قطری، مورب