مفتول فولادی آجدار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبهگن
تبهگنی
از بین رفتن، تجزیه، تلاش و فروریختگی، فروسایش، فروسایی، نزول کیفیت
پائین آوردن، پست شدن، تنزیل، فروساییدن
چربی زدایی
درجه
درجه سیمان
درجه تراکم
درجه تحکیم
درجه انحنا، میزان انحنا
درجه قوس، درجه منحنی
درجه زهکشی
درجه آزادی
درجه سخت شدگی
درجه نامعینی، درجه هیپراستاتیکی