حد مشخص
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعریف، تعریف، معنی
بردار مشخصات
تغییر شکل دادن
ماتریس تغییر شکل یافته
اعوجاج، افت، افت و خیز، انحراف، انحنا، پایین افتادگی، تغییر شکل خمشی، تغییر شکل دادن، تغییر مکان، تغییرمکان، خمیدگی، خیز، فلش، واپیچی، واخمش
تغییر مکان
زاویه انحراف، زاویه خمش
منحنی تغییر شکل، منحنی تغییر مکان، منحنی خیز
افت سنج، خیز سنج
روش تغییر مکان
انحراف قائم
نرخ خیز
افت و خیز سنج، خیزسنج
منحرف کننده
از هم پاشنده، پراکنده کن