متر مکعب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنگدانه مکعبی
کج تخت
بن بست شبه میدانی، شبه میدان، کوچه بن بست
گلو
حذف
آنالیز کولمن
فرهنگ
آبرو، آبروی زمینی، آبریز، آبگذر، پل کوچک، پلک، مجرای آب، مجرای آبگذر سر پوشیده، مجرای سر پوشیده، محل گذر آب
آبگذر زیرین
دریچه زیر آبی
مدخل آبگذر
مخرج آبگذر
شتر گلوی آبرو
کانالهای زیرزمینی
یک متر مکعب در ثانیه