دیوار برشی همبسته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتصال دهنده، اتصال دهندهها، کوپلر
قطعه اتصال دهنده، همبند، تیر همبند
اتصال مادگی، اتصال میلهای، پیوند دو میله، جفت شدگی، رابط، کوپلینگ
تیر همبند
تسمه اتصال
آهن اتصال
رگ چین، طبقه، قشر، لایه، مسیر
سنگریز رگچینی
سنگ کلنگی رگهای
رج آجرچینی
حیاط
حیاط، حیاط (محوطه محصور)، صحن، حیاط
طاق چهار ترکی
پوشش