حمل کننده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچیدگی
اتصال خمشی کان اکس ال
شکل دهی سرد
روباره سرد شده
خنک کن، خنک کننده، خنکسازی، کولر
سرمایش
زمان سرد شدن
برج خنک کننده، برج مبرد
آب خنک کننده
منطقه خنک کن
مختصات، مختصه، هماهنگ کردن، همآرا
روش مختصات
سیستم چراغهای راهنمایی هماهنگ
دستگاه مختصات