دروازه گله نگهدار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آدم رو، تک گذر، راه روی آویخته، گربه رو
تغییر فرم نسبی کوشی
فرمول کوشی
کوادریک تنش کوشی
اتصال سرب و کنف
بطانه، بطانهکاری، درزبندی، درزگرفتن، درزگیری
ماده درزبندی
قلم بندکشی
آبنما
علت برخورد، علت تصادف، علت تصادم
راه سنگ فرش، گذر گاه، جاده
موجب، منتج
آهک پربرکت، آهک پرمایه، آهک زنده با کلسیم زیاد
تابلوی احتیاط
شکفت، غار