ساختمانها
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیرقابل انتقال
سرهم شده
تیرگیردار
تکیهگاه گیردار
تیر مرکب، تیرچند لایهای، تیرساخته شده در محل کار
تیرباربر ساخته شده، شاهتیر ساخته شده
پوشش مرکب
عضو ساخته شده از دو یا چند نیمرخ، قطعه ساخته شده
عضو مرکب، مقطع مرکب، نیمرخ تقویت شده
حباب فشار
بادکردن
خرابی حبابی
انبوه، تراکم، حجم، غیرمظروف، فله، فلهای، متورم شدن
سیمان فله