افزونه، ماده مکمل (در ادبیات اروپایی)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اضافی
برونمحوری اضافی، برونمرکزی اضافی
آبگیر اضافی
افزودنی، افزوده، افزونه، سازنده فرعی، ماده افزودنی
ماده مضاف
آدرس پذیر
کفایت
کافی
دگرچسبیدن
پیوستن
برچسبی، چسبندگی، چسبیدگی، دگرچسب، گیرش
چسبندگی
چاشنی چسب افزا، ماده چسباننده، مایه چسب افزا
چسبندگی سنگدانه به خمیر سیمان
چسباننده، چسبنده، دگر چسب، ماده پیوندساز، ماده چسباننده