دریچه بالارو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوکها، رئوس
دانه کاملا گرد گوشه خاک
نهر با پیچ تند
شناور، ظرف، کشتی، مجرا، مخزن، هر نوع مجرا یا لوله
واگذار کردن ملکی به کسی
دهلیز، راه رو، دالان
پل بلند، پل پایه بلند یا پل درهای، دره پل، ویادوک
ارتعاش داشتن، ارتعاش کردن، مرتعش بودن
بتن لرزانده، بتن لرزیده، بتن مرتعش شده
کوبنده ویبره
فیدر ویبره
صفحه لرزنده، ویبراتور صفحهای
غلتک لرزان، غلتک لرزنده، غلتک ویبره
شمشه لرزان
سرند ویبره