زیر اشباع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوچکتر از اندازه
بر عهده گرفتن
به عهده گرفتن
در جای نمناک، زیر آبی
گودکنی زیر آب
دره زیر آبی
در جریان، در حرکت
تعهد کردن
نامطلوب، نامناسب
برهم نخورده، دست نخورده
رس دست نخورده
نمونه بهم نخورده، نمونه دست نخورده
زهکشی نشده
آزمون برش مستقیم زهکش نشده
آزمون برش زهکشی نشده