بازکردن، از پوشش درآوردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترک نخورده تبدیل یافته
شن نشکسته، ماسه بادی
میلگرد سراسری، میلگرد قطع نشده
نامیرا
نوسانگر نامیرا
پاسخ نامیرا
عضو سازهای نامیرا
تغییر شکل نیافته، خیز نیافته
در دست ساختمان
بریدگی کناره
کم طراحی شده
در دست توسعه
کم نور دادن
رشد نکرده
کم جمعیت