زبانه و شیار، کام و زبانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کام و زبانه
اتصال نرمادگی، اتصال فاق و زبانه
اتصال فاق و زبانه
گنجایش به تن
ابزار
فولاد خشکه
دندانه
لابند
قله، نوک
پاسار
آرماتور، میلگرد ردیف بالا
تیرک گریبان
راست تخت فوقانی، شیب تخت بالا، وتر بالایی، وتر فوقانی، یال، یال خرپا، یال فوقانی
توپکا