تنش موقت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختمان موقت، ساختمان موقتی
ساختمانهای موقّتی
استوار، پرمقاومت
اجاره داری، کرایه نشینی
مستاجر، ساکن
نگهداشتن
تمایل داشتن به
تمایل
آبدان، پیشنهاد، مناقصه
دعوت به مناقصه
تاندون، کابل پیش تنیدگی، کشتی نفت، میله فولادی، میله کششی
تاندون
تاندون چسبیده
تاندون خارجی
تاندون نچسبیده