دستگاه، سامانه، سیستم، شبکه، مجموعه، نظام
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راندمان شبکه
مدیریت سیستم
ماتریس سیستم
سیستم کمیات
دستگاه با یک درجه آزادی
دستگاه مندانه
خطای سیستماتیک
آزادسازی اضافی سیستماتیک
نمونهگیری سیستماتیک
دیوار برشی
قطعه T
سپری
تیر آهن T شکل، تیر سپری، سپری
کلگی T شکل
پرشگاه سه راهی، تقاطع T، سه راه به شکل T