روبرداری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چفته راهراه
سطح صاف شده
از جا کندگی، برداشت لایه رو، پیاده نمودن قالب، تراش لایه رو، روبازه، روتراشی، زدودگی، عریان شدگی، قالببرداری، کندگی
آزمایش زدودگی، آزمایش زدودن
هشداردهنده نوری (سیستم اعلام حریق)
ضربه، کوبه
محور قوی
جنبش نیرومند، حرکت شدید
نواری قوی
موقعیت کنترل حرکت-شدید
حجم پر
ساختمانی، سازه، سازهای
آنالیز دستگاه ساختمانی، آنالیز سازه، تجزیه ساختمان، تجزیه و تحلیل ساختمانی، تحلیل سازه، سازهای
بلوکهای سفالی
بتن ساختمانی، بتن سازهای، سازه بتنی