عضو تقویت شده، عضو سخت شده، عنصر تقویت شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نشیمن تقویت شده
پایه جعبهای فولادی تقویت شده
پل معلق تقویت شده
قوس مهار سخت شده، قوس مهار صلب
قوس مهار سخت شده
پشتبند، تقویت کننده، تقویتی، سخت کننده، قطعه تقویتی، ورق تقویت، ورق تقویتی
سخت کننده، تقویت کننده، پشتبند
ورق سختکننده
تقویت، سخت شدن
طاق پشتبند، قوس پشتبند
عضو صلب کننده
خرپای تقویتی، خرپای شق کننده
دکل با مهار صلب
استحکام، سختی، سختی سازه، سفتی، شقی، صلابت، صلبیت