چاهک، حفره آب گم کن، سوراخ غول
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زهکشی با حفره چاهک
فرو نشست، نشست، فروکش
تراورس، تفجوش، کلوخه، کلوخهسازی
توده به هم چسبیده خاکستر بادی
خاکستر نرم تفته
خاکستر بادی همجوش شده (جوش خورده)
تفجوشی، درهم جوشی، کلوخهسازی، یک تکه شدن
جریان متلاطم، جریان موجی
سیفون، شترگلو
سرریز سیفونی، طغیانگر سیفونی
انباره سیفونی
لوله سیفونی
بند سیفونی، بند شتر گلویی، بند شترگلویی
انباره با اتاقک سیفونی
عمل سیفونی