بند، تکه، حلقه، قطعه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطعه
طاق قوسی، قوس شکسته، قوس کمانی
چفته هلالی، قوس هلالی
ساختمان متشکل از قطعات
آبشکن بندبند
قطعهبندی
شیر توپی / کروی منقطع
عضو بخش بخش، عضو قطعه قطعه
پخشیدگی، تفکیک، تفکیک ذرات بتن، جدا شدن، جدا شدن از یکدیگر، جدا شدن دانهها، جداشدگی، جدانشینی، جدایی، جدایی دانهها
جداشدگی، جداشدن مواد از یکدیگر
سیچ
موج ملایم، موجچه
تلماسه، سیف
زلزله خیزی، مرتعش، متزلزل
رفتار لرزهای