درزبند، درزگیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درزگیر
روکاری آسفالتی
آببند شده، پوشیده شده
تهی دانه
حجم تهی دانه
تخلخل بسته
سیلر
آببند کننده درز
آببندی، درزگیری، لاک و مهر کردن
درزگیری
روکاری سیاه، روکش نرم، رویه آببند، سیلکوت
ترکیب آببندکننده، ماده آببند، ماده درزگیر
ماده آببندی کننده
پرکردن ترکهای روسازی
بستن درز، مهردرز