غلتان، غلتش، غلتک زنی، نورد، نوردیدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیضیگون غلتان
اصطکاک غلتکی
دریچه غلتان
زمین موجدار
توده غلتان، جرم غلتان
مقاومت غلتشی
زمین ناهموار
آزمایش قشر نازک قیر به روش چرخشی (دوار)
سازه حفاظتی رول آور
طاق رومی، طاق نیمدایره، قوس رومی، قوس نیم دایره
معماری رومی
معماری رومانسکی
طاق رومی
روم
بام، سقف، سقف زدن، طاق زدن [پوشش]