تجزیه کردن، حل کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشدید، همگام شدن، همگامی، همنوایی
روش تشدید
صفحات تشدید کننده
منابع
ضریب اصلاح منبع
تخصیص منابع
جهت
مخصوص
ستونک پاتاق
اثر، پاسخ، جواب، جواب، پاسخ، عکسالعمل، واکنش
پاسخ، بازتاب
ضریب اصلاح پاسخ، ضریب اصلاح رفتار / پاسخ
طیف جواب
مدت زمان پاسخ
معتبر