دیرگداز، نسوز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نسوز
سنگدانه نسوز
آجر نسوز
بتن نسوز
بتن عایقبندی نسوز
ملات نسوز
آشکارساز مبرّد
عمل تخلیه مبرّد
تبرید، سردسازی
پناهدهنده، پناهگاه، جزیره ایمنی
سکو
جزیره ایمنی
ترمیم
رد، عدم قبول، واپس
دوباره بدست آوردن