ساخت مجدد مدل برجسته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آمار بردار، ثبات، ثبت کننده، خودنگار
باران نگار
دماسنج ثبات، دمانگار
انرژی کرنشی داخلی قابل بازیابی
مبرّد بازیافتی
استحصال، بازگشت، بازیابی، بازیافت، برگشت، جبران
دوره برگشت
جبران پتانسیل سرعت
آزمایش بازیافت
سرگرمی، تفریحی
دریاچه تفریحی
تفریحی، سرگرمی، شهر تفریحی
منطقه تفریحی
سفر تدریجی
کاربری تفریحی زمین