شیار، فاق، فاق دار کردن، تراشیدن، فاقدار کردن، گم کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستون با مقطع L شکل
اتصال قلیف، اتصال کاو
بازگشتی، برجهندگی
برجهیدن، برگشت
منحنی باربرداری، منحنی بارگذاری، منحنی واگشت
افت و خیز برگشتپذیر
چکش برجهندگی
چکش برجهندگی (چکش اشمیت)
آزمایش چکش ارتجاعی
بازساختی – دوباره ساختمان ساختن
از نو طرح کردن
حوضچه آبگیر
بازگردانندگی
منبع، ظرف
دریافت کننده فاضلاب